(چند خطی از رمان جان شیعه، اهل سنت»)

سرم را به دیوار سیمانی حیاط مسجد تکیه داده و مثل اینکه سر به دیوار غم نهاده باشم، با تمام وجودم دل به عشق‌بازی‌های آسید احمد روی منبر سپرده بودم تا دلم را با خودش ببرد و طولی نکشید که قفل قلبم را به حیلتی عارفانه در هم شکست: آی مردم! فکر نکنید حضرت علی (علیه‌السلام) فقط پدر یتیم‌های کوفه بود، نه! آقا پدر همه اس، پدر من و تو هم هست! اینو من نمی‌گم، پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شهادت داده که علی (علیه‌السلام) پدر همه اس! اونجا که رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودن: من و علی (علیه‌السلام) پدران این امت هستیم!» پس پیامبر و حضرت علی (صلی‌الله‌علیهماوآلهما) پدر من و تو هم هستن!»


لحظاتی سکوت کرد و بعد با نغمه شورانگیزی ناله زد: پس چرا ساکتی؟ با پدرت کاری نداری؟ بیا امشب این‌جوری صداش کن! بگو بابا گرفتارم! بگو بابا دستم رو بگیر! بگو بابا امشب تو پیش خدا شفاعت کن تا منو ببخشه!»


و چرا باید او برای ما طلب آمرزش می‌کرد؟ مگر استغفار خودمان کفایت نمی‌کرد و خدا چه زیبا پاسخ سؤالم را بر زبان آسید احمد جاری کرد: مگه نه اینکه خداوند در قرآن می فرماید که برادران یوسف از حضرت یعقوب تقاضا کردن که براشون طلب مغفرت کنه؟ تو هم امشب از حضرت علی (علیه‌السلام) که نفس و جان پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) هست، بخواه که برات طلب آمرزش کنه! بگو یا علی! من خیلی گناه کردم، من وضعم خیلی خرابه! روم نمیشه با خدا حرف بزنم! تو برو ضمانت منو پیش خدا بکن!»


همهمه جمعیت به گریه بلند شده و من با دلی که به تب و تاب افتاده بود، جاده صحبت آسید احمد را دنبال می‌کردم تا ببینم به کجا می‌رسد و او همچنان در این نیمه‌شب، با چراغ می‌گشت: اگه آقا پیش خدا برات ضمانت کنه، کار تمومه! بذار برات یه چیزی تعریف کنم که ببینی امشب با چه آقایی طرف هستی! ابن ابی الحدید دانشمند بزرگ اهل سنت نقل میکنه که یه روز حضرت علی (علیه‌السلام) از پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌خواد که براش طلب مغفرت کنه. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) بلند میشن، دو رکعت نماز می‌خونن، بعد دست مبارکشون رو به سمت آسمون بلند می‌کنن، این‌جوری دعا می‌کنن: خدایا! به حق اون مقامی که علی (علیه‌السلام) در پیشگاه تو داره، علی (علیه‌السلام) رو ببخش!»


حضرت علی (علیه‌السلام) می‌پرسه: یا رسول الله! این چه دعایی بود؟» پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) جواب میدن: مگه گرامی‌تر از علی (علیه‌السلام) کسی هست که به درگاه خدا واسطه کنم؟»


یعنی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) خدا رو به حق علی (علیه‌السلام) قسم داد تا علی (علیه‌السلام) رو ببخشه! یعنی این قسم رَدخور نداره! یعنی وقتی خدا رو به حق علی (علیه‌السلام) قسم بدی، دیگه خدا ناامیدت نمی‌کنه! اینو من نمی‌گم، دانشمند مشهور اهل سنت از قول پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نقل می‌کنه! یعنی پیغمبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) ضمانت کرده این قسم رَدخور نداره! یعنی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌خواسته به من و تو یاد بده که به اسم مبارک علی (علیه‌السلام) بریم در خونه خدا تا دست‌خالی برنگردیم! دیگه گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحب‌خانه چیست؟».

دلنوشته مخاطبی که با خواندن رمان «جان شیعه، اهل سنت» عاشق شد...

گفتگوی عاشقانه زوج شیعه و سنی داستان در شب عید فطر؛ عید همه مسلمانان

شبی که شیعه و سنی دوشادوش هم قرآن به سر می گیرند...

علی ,علیه‌السلام ,خدا ,صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ,تو ,پیامبر ,علی علیه‌السلام ,پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ,حضرت علی ,آسید احمد ,پیش خدا ,یعنی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مهندس خسته ایســـتگــاه مطالــعه اهل قلم و اندیشه فــــدکـــــ فونت های فارسی tolidco دست نوشته های رضا علی بیماری های قلبی کاجیی فلش موبایل و تبلت bangtan boys ابوالفضل بابادی شوراب